تنها با جلوگیری از تحریکات باری - تخریبی هرچه بیشتر مواد و دوری از سموم و فضولات تغذیه ای میتوان از خستگی و از کار افتادن کلیه ها جلوگیری کرد.

شاید گفتن این جمله که : " میشود من هم از مرده یا زنده ای یک کلیه بگیرم " راحت باشد ، ولی در کنار تبعات مادی ، اجتماعی ، تجسم هر دو روز و هر دفعه چهار الی پنج ساعت فقط درگیر دیالیز کلیه بودن و از کار و زندگی افتادن و معاف از هر مسئولیتی چشم در چشم خانواده کار آسانی نیست !

ولی اگر بتوان به تغذیه طبیعی و متجانس با بیولوژی فردی، منطقه ای قانع بود ، چون سایرعوامل ژنتیکی و استرس های زیست محیطی در کنترل افراد نیست.

قبل از توضیح بیشتر به این سوال باید کمی با شرائط ساختاری - کاری یا آناتومی - فیزیولژی کلیه ها آشنا بود : کلیه ها دستگاه تسویه خانه بدن هستند ، که در دو طرف پهلو قرار داشته و به کمک یک میلیون کلاف میکروسکپی و بطول حدود 25 کیلومتر مویرگ , روزانه حدود هیجده لیتر خون خون را تسویه می کنند و مایعات و مواد زائد آن را دفع میکنند .

پس به راحتی میتوان مجسم کرد که درکنار آمادگی های ارثی و یا اکتسابی تاثیر ناپذیر ، که اکثراً اعضای بیشتری از یک خانواده درگیر هستند ، هرچه بار این پالایشگاه کمتر و استرسهای مضاعف محدودتر باشد ، خستگی کلیه ها کمتر و دیرتر و در نتیجه احتمال از کار افتادن آن همراه با تبعات عدیده محدود تر خواهد بود.

بطور خلاصه هرچه محتوای خون در بدن ساده تر و از سموم و فضولات تغذیه ای ، ترکیبی جهاز هاضمه و کبد سبکتر باشد ، کار کلیه ها کمتر و در نتیجه دیر تر خسته میشوند که بهترین نمونه آن تخریب و از کار افتادن احتمالی کلیه ها در متلاشی شدن غیر متتظره و وسیع گلبول های قرمز در بیماری فاویسم حاد است، که مجبور به دفع حجم عظیم لاشه های آن میشوند .

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها